دانلود داستان میت بیکفن نودهشتیا
دانلود داستان میت بیکفن نودهشتیا
داستان کوتاه
خلاصه: هیچ فکرش را نمیکرد روزی گذشته این گونه آینده را تحت سلطه قرار دهد! زندگی آرامَش به ناگاه رنگ خون گرفت. از باعث و بانی وحشت داشت، او به صغیر و کبیر رحم نمیکرد، رنگ لجز خون را میدید و لبخند به لبش پیوند میزد. قرار بود با عزیزانش تقاص پس دهد، ولی چه تقاصی؟ چرا باید تقاص پس میداد؟ میت اگر کفن نداشته باشد انتقام میگیرد؟
دانلود داستان میت بیکفن نودهشتیا